هوش تجاری یا همان هوش کسب و کار در واقع داشتن دانشی فراگیر از همه ی عوامل موثر برسازمان، در واقع می توان گفت عواملی مانند رقبا، جامعه، مشتریان، محیط و غیره...که بر کیفیت تصمیمات مدیریتی اثر می گذارد .
BI یا همان هوش تجاری طیف گسترده‌ای از ابزار، اپلیکیشن و متدلوژی را در بر می گیرد که به یک سازمان کمک می‌کند که بتواند اطلاعات (Data) را از سیستم داخلی و منابع خارجی شرکت جمع‌آوری کند و آن ها را برای تحلیل آماده کند. از مجموع این اطلاعات در نهایت یک گزارش تهیه می‌شود که به مدیر و تصمیم گیرنده نهایی سازمان تحویل داده می‌شود.
در حقیقت هوش تجاری به شما به عنوان یک مدیر کمک می‌کند، بفهمید که چه عواملی در موفقیت یا شکست پروژه‌هایتان موثر است. همین باعث می‌شود که بتوانید بفهمید چه عواملی سود بیشتر برای شما رقم می‌زنند و چه عواملی سود کمتری برای شما به همراه دارند. به طور کلی می توان گفت هوش تجاری داده را به یک مزیت رقابتی برای سازمان تبدیل می کند.
اهمیت هوش تجاری
هوش تجاری به عنوان یک رویکرد جدید در معماری سازمانی مطرح شده است که این معماری براساس سرعت در تحلیل اطلاعات به مدیران جهت اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند کسب و کار در حداقل زمان ممکن کمک می‌کند.
با پیاده‌سازی راهکارهای هوش تجاری فاصله موجود بین مدیران میانی و مدیران ارشد از دیدگاه ارتباط اطلاعاتی از میان خواهد رفت و اطلاعات مورد نیاز مدیران در هر سطح، در لحظه و با کیفیت بالا در اختیار آن ها قرار خواهد گرفت. همچنین کارشناسان و تحلیل‌گران می‌توانند با استفاده از امکانات ساده، فعالیت های خود را بهبود بخشند و به نتایج بهتری دست پیدا نمایند.
- شتاب دهی
- بهبود تصمیم‌گیری
- بهینه سازی فرآیندهای داخلی کسب و کار
- راه‌اندازی راه‌های درآمدزایی جدید و کسب مزایای رقابتی جدید در مقایسه با رقبای تجاری
مزایای هوش تجاری
هوش تجاری یا هوش کسب و کار همان طور که موجب افزایش سود آوری شرکت می شود در واقع فایده های بسیاری در کسب و کار شما دارد که در ادامه مطلب به آن ها می پردازیم:
- تشخیص نقاط قوت و ضعف
- افزایش سود آوری و بهره وری
- شناسایی مشتریان دائمی که وفادارند، می‌توان با پیگیری رفتار آنان، جهت‌گیری های کلان و استراتژیک را انجام داد
- افزایش فروش و تنظیم صحیح قیمت ها
- کاهش هزینه نیرو انسانی
- کمک به تصمیم گیری مدیران
- تهیه‌ی سریع و آسان گزارش‌های کاربردی
- افزایش رضایتمندی مشتریان
- تحلیل عمیق محیط های پیرامونی کسب و کار و پیش بینی وضعیت بازار
- تعیین گرایشات تجاری سازمان‌ها
هر شرکتی بخش های متفاوتی دارد که اطلاعات هر بخش جداگانه پخش شده اند برای این که بتوان این اطلاعات را جمع آوری نمود در واقع هوش تجاری یا همان هوش کسب و کار است که به شما کمک می کند در واقع هوش تجاری با استفاده از ابزارهای پیشرفته در کمترین زمان ممکن می‌تواند یک گزارش کامل و خوانا از هرکدام از بخش‌های شرکت برای شما تهیه نماید.به طور کلی تهیه سریع و آسان گزارش از مزایای هوش تجاری است.
شما با بکارگیری هوش تجاری می توانید موقعیت کنونی شرکت را مشخص کنید و بدانید که الویت های شرکت شما چیست، چه کارهایی روزانه باید انجام شود، راهکارهای نادرست را مشخص کنید، در واقع شما می توانید ببینید که کدام واحد ها ضعف دارند و کادم واحد ها باید پیشرفت کنند که شما بتوانید امکاناتی را برای آن بخش ها فراهم کنید در واقع یکی از مزایای هوش تجاری افزایش بهره وری شرکت است.
بعدهای هوش تجاری
بعد فنی و تکنیکال
یکی از مهم ترین و ساده ترین بخش های هوش تجاری یا همان هوش کسب و کار بعد فنی و تکنیکال است که خود سه مرحله دارد.
شناخت:
در ابتدا شما باید یک تحلیل کامل و جامعی از کسب و کار داشته باشید تا وضعیت موجود را بسنجید و بتوانید بخش های مختلف را شناسایی کنید.
طراحی انبار داده:
در این مرحله شما باید بر اساس اطلاعات بدست امده از مرحله اول یک انبار داده برای خود تهیه نمایید. اطلاعاتی که در انبار داده جمع‌آوری می‌شوند، چند بعد مهم دارد:
مکان یا همان لوکیشن کاربر :
در واقع وقتی کالایی توسط یک شخص خریداری می شود این شخص در استان،شهر و منطقه ی به خصوصی زندگی می کند در واقع متغیر مکان یکی از ابعاد مهم است.
زمان:
ابعاد دیگر ان زمان است شما فرض کنید روزی حداقل 5 هزار تا از این فروش و فروش‌های دیگر به انباره داده اضافه می‌شوند.
تهیه گزارش:
در این مرحله شما باید بر اساس انبار داده های خود گزارشی را تهیه نمایید تا اطلاعات خام را به اطلاعات قابل فهم تبدیل کنید.
بعد فرهنگی هوش تجاری
در این بخش بر اساس داده های موجود تصمیم گیری صورت می گیرد. در این مرحله به زیرساخت‌های رفتاری اساسی نیاز است برای این که این بخش به خوبی انجام شود به نقد و تغییر پذیری مداوم ، انعطاف سازمانی بالا و اینرسی (مقاومت) سازمانی پایین در قبال تغییرات لازم است.در واقع این بخش به آنالیز درست نیازمندی‌ها، فرهنگ استفاده و تفکر می پردازد.
هوش تجاری از لحاظ ساختار اجرا و معماری
منابع اطلاعاتی (Data source)
در این مرحله داده‌های مهم را در قالب فرمت‌های به‌خصوص شناسایی و سازماندهی باید کرد، این داده‌ها می‌توانند از انواع منابع اطلاعاتی مانند دیتابیس‌ها و… باشد.
استخراج، تبدیل و بارگذاری (ETL)
اطلاعات مناسب از منابعی که در مرحله‌ی قبل تشخیص داده شد استخراج شده، سپس به داده‌های قابل استفاده برای سیستم تبدیل می‌شود، در این مرحله داده‌های نامعتبر از مجموعه حذف خواهند شد و سپس در انبارهای داده گردآوری و بارگذاری می‌شود.
انبارهای داده (Data Warehouse)
هدف از انجام این مرحله جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز و ایجاد مجموعه‌ای یکپارچه از این اطلاعات می‌باشد، طراحی این مجموعه یکی از مهم‌ترین مراحل فرایند پیاده‌سازی هوش تجاری می باشد، انبار داده باید به‌گونه‌ای طراحی شود که انواع مختلف اطلاعات در آن قابل تجمیع باشند.
مدل‌سازی داده‌ها (Data Modeling)
حقایق مربوط به کسبوکار شامل فروش، پرداخت، زمان فروش، فروشنده و مشتری مشخص شده و در قالب گزارش‌هایی بررسی و روابط میان آن‌ها مشخص می‌شود، پس از انجام این فرایند به مقادیر و اطلاعات محاسباتی دست پیدا می کنیم که می‌توان از آن‌ها به عنوان شاخص‌های اندازی‌گیری اطلاعات استفاده نمود.
ارائه‌ی اطلاعات (Presentation)
در آخرین لایه از فرایند هوش تجاری، اطلاعات به‌دست آمده را در قالب داشبوردهای مدیریتی و به شکل نمودارهای گرافیکی، گزارشات تصویری، متنی و… به کاربر نهایی (معمولا مدیران کسبوکار) نمایش داده می‌شود، این گزارش‌ها می‌توانند حاوی اطلاعاتی شامل نقاط ضعف و قوت سازمان، عوامل موفقیت یا شکست پروژه‌ها، تاثیر هزینه‌ها در فروش و… باشند که در نهایت می‌توانند استراتژی‌های تجاری سازمان را دستخوش تغییر کنند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت بیزینس سافت ور مراجعه نمایید.
