در رابطه با موضوع رابطه بین حسابداری و رفتار سازمانی می توان بیان کرد که رفتار سازمانی تعامل بین حسابداران و مدیریت را توصیف می کند. چهار عنصر اصلی رفتار سازمانی افراد، ساختار، فناوری و محیط هستند. مفاهیم و نظریه های رفتار سازمانی به دنبال توصیه بهترین شیوه ها برای افزایش عملکرد و بهبود مدیریت هستند.
این نظریه ها عبارتند از نظریه مدیریت علمی فردریک دبلیو تیلور، مدیریت روابط انسانی و مطالعات هاثورن، و نظریه X و نظریه Y مک گرگور. درک رفتار سازمانی برای مدیران مهم است، زیرا به آنها کمک می کند تا محیطی مثبت ایجاد کنند، روابط سالم را ارتقا دهند و کارکنانی با انگیزه بالا را تضمین کنند.
تاثیر رفتار سازمانی بر عملکرد حسابداران
سازمان ها با نحوه تعامل افراد و تیم ها در محیط کار تعریف می شوند. این تعامل مستقیماً بر عملیات سازمانی تأثیر می گذارد. تحلیلگران و کارشناسان کسب و کار رفتار سازمانی را مطالعه می کنند تا بفهمند که چگونه افراد با هم تعامل دارند. اینجاست که پرسیده می شود رفتار سازمانی چیست و چرا اهمیت دارد؟
مفهوم رفتار سازمانی نحوه تعامل حسابداران، مدیریت و مشتریان را توضیح می دهد. تئوری های رفتار سازمانی برای بهبود کارایی عملیاتی به کار می روند. اما نظریه سازمانی چیست؟ تئوری سازمانی به کارشناسان و تحلیلگران تجاری کمک می کند تا سازمان های اجتماعی و عملیات شرکت را بررسی کنند. تئوری رفتار سازمانی مهم است، زیرا به محققان، تحلیلگران و اقتصاددانان کمک می کند تا پویایی کسب و کار را درک کنند. عناصر اصلی آن به شرح زیر است:
• مردم
• ساختار
• تکنولوژی
• محیط زیست
رفتار سازمانی بهترین شیوه هایی را توصیه می کند که اثربخشی مدیریت را افزایش داده و عملکرد را بهبود می بخشد. رفتار سازمانی مثبت به طور مستقیم به موفقیت کسب و کار کمک می کند. از دیدگاه کسب و کارهای مختلف، نقش رفتار سازمانی بر عملکرد حسابداران، پرورش بهترین شیوه ها، ارائه یک استراتژی موثر در تشویق کارکنان، بهبود عملکرد و افزایش بهره وری است.
اندازهگیری، توسعه و اجرای استراتژی هایی برای بهینه سازی عملکرد کارکنان در محیط کار مدرن بسیار مهم است. به این ترتیب، تئوری های رفتار سازمانی، رهبران و مدیران را تشویق می کنند تا بر نقاط قوت کارکنان تمرکز کنند، به رفتار مثبت پاداش دهند و تصمیم گیری باز را ترویج کنند. با توجه به موارد گفته شده، بهترین شیوه های توصیه شده برای رفتار سازمانی عبارتند از:
• پرورش انگیزه درونی و بیرونی با شناخت و قدردانی از تنوع کارکنان
• ارائه یک سیستم پاداش موثر که رفتار مثبت را تقویت می کند
• تشویق، ایجاد و حفظ روابط سالم بین کارکنان و مدیریت
• خودداری از مدیریت خرد و واگذاری برخی مسئولیت های تصمیم گیری به کارکنان
• ارتقای تاب آوری در تمام سطوح سازمانی برای اطمینان از تداوم کسب و کار در لحظات سخت
تعامل بین ارتباطات سازمانی و صحت اطلاعات حسابداری
رفتار سازمانی چه چیزی را مطالعه می کند؟ یا تعامل بین ارتباطات سازمانی و صحت اطلاعات حسابداری چگونه است؟
1- رفتار سازمانی بر اعمال (یا رفتارها) و نگرش ها توجه دارد: رفتارهایی که بیشترین توجه را در رفتار سازمانی به خود جلب می کنند، سه رفتار هستند که ثابت شده نقش قابل توجهی در تعیین عملکرد کارکنان داشته باشند. آنها بهره وری، غیبت و جابجایی هستند که اهمیت بهره وری مهم تر و ضروری است.
2- مدیران به وضوح به کمیت و کیفیت کاری که کارکنان خود انجام می دهند توجه دارند: اما غیبت و جابجایی به دلیل تأثیر نامطلوبی که ممکن است بر بهره وری یک کارمند داشته باشد، بیشتر باعث نگرانی است.
3- رفتار سازمانی به رضایت شغلی کارکنان که یک نگرش است، توجه دارد: سه دلیل وجود دارد که چرا مدیران باید نگران رضایت شغلی کارکنان خود باشند. اول، بین رضایت و بهره وری رابطه وجود دارد. دوم، به نظر می رسد رضایت رابطه منفی با غیبت و جابجایی دارد. سوم اینکه مدیران مسئولیتی انسانی دارند که مشاغل چالش برانگیز و با ارزش را برای کارکنان خود فراهم کنند.
4- دومین بخش از تعریف رفتار سازمانی که نیاز به توضیح دارد سازمان است: برای اهداف ما، رفتار سازمانی به طور خاص با رفتارهای مرتبط با کار در ارتباط است. سازمان یک ساختار رسمی از هماهنگی برنامه ریزی شده است که شامل دو یا چند نفر به منظور دستیابی به یک هدف مشترک است.
احساسات و رفتار و عملکرد افراد در یک تیم، کمک می کند تا همه عواملی را که برای ایجاد یک سازمان موثر ضروری هستند، را کشف و درک کنید. رفتار سازمانی مبتنی بر چند مفهوم اساسی است که با ماهیت افراد و سازمان ها مرتبط است. یک حسابدار نشان میدهد که وقتی فردی در یک سازمان منصوب می شود، تنها بر اساس مهارت ها استخدام نمی شود، بلکه بر اساس علاقه و ناپسندی، غرور و تعصب نیز استخدام می شود.
شیوه زندگی یک فرد در خانواده را نمی توان از زندگی سازمانی جدا کرد. به همین دلیل است که سازمان ها باید محیط کاری مناسبی را برای کارکنان خود فراهم کنند تا بتوانند برای پیشرفت و توسعه توانایی های خود تلاش کنند تا به حسابدار بهتر و فرد بهتری تبدیل شوند.
رفتار فردی: رفتار فردی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله شخصیت، ارزش ها، نگرش ها، ادراک و یادگیری قرار می گیرد. مدیران باید این تفاوتها را بشناسند و رویکردهای رهبری خود را برای ایجاد انگیزه و مشارکت مؤثر در هر کارمند تنظیم کنند.
رفتار گروهی: پویایی گروه به طور قابل توجهی بر نتایج سازمانی تأثیر می گذارد. رفتار یک تیم تحت تأثیر الگوهای ارتباطی، هنجارها، انسجام و تضادها قرار می گیرد. مدیران باید تیم های قوی و منسجمی برای دستیابی به اهداف جمعی و پرورش فرهنگ کاری مثبت بسازند.
فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی به ارزش ها، باورها و هنجارهای مشترک در یک شرکت اشاره دارد. یک فرهنگ قوی و مثبت می تواند رضایت کارکنان را افزایش دهد، و عملکرد را بهبود بخشد.
رفتار سازمانی و مدیریت ریسک های مالی
رفتار سازمانی جنبه مهمی از مدیریت کسب و کار مدرن است که شامل مطالعه نحوه تعامل افراد و گروه ها در یک سازمان می شود. پویایی رفتار حسابداران، نگرش ها، انگیزه و تاثیر آنها بر بهره وری، کار گروهی و موفقیت کلی سازمانی را بررسی می کند. با درک و مدیریت موثر رفتار سازمانی، شرکت ها می توانند یک محیط کاری مثبت را تقویت کنند، رضایت کارکنان را بهبود بخشند و رشد و سودآوری بلندمدت را به همراه داشته باشند.
در هسته رفتار سازمانی، مطالعه رفتار انسان، به دست آوردن بینش از روانشناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی و نظریه های مدیریت نهفته است. به بررسی عواملی که بر اعمال حسابداران تأثیر می گذارد، از جمله ویژگی های فردی، ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی می پردازد. علاوه بر این، تأثیر پویایی گروه، فرهنگ سازمانی و سبک های رهبری بر عملکرد و رضایت کارکنان را بررسی می کند.
مدیریت ریسک مالی شامل مکان یابی مسائل، تجزیه و تحلیل آنها و سپس انتخاب سرمایه گذاری بر اساس پذیرش یا کاهش آنها است. این مسئولیت یک مدیر مالی است که از ابزارهای مالی مختلف برای محافظت از شرکت در برابر این خطرات مالی استفاده کند که می تواند کمی یا کیفی باشد. قبل از برنامه های سرمایه گذاری، مدیران مالی باید ریسک های مختلفی را در نظر بگیرند که به برخی از آنها به طور عمیق پرداخته شده است. در ادامه به چندین دسته از ریسک های مختلف که تحت مدیریت ریسک مالی قرار می گیرند پرداخته ایم، از جمله:
1. مدیریت ریسک اعتباری: امکان متحمل شدن زیان در صورتی است که طرف مقابل یا وام گیرنده نتواند وام را پرداخت کند یا تعهدات قراردادی خود را انجام دهد.
2. ریسک بازار: احتمال زیان مالی ناشی از تغییرات نامطلوب در بازارهای مالی، مانند بازدهی اوراق قرضه، نرخ تبدیل ارز یا قیمت کالاها است.
3. ریسک نقدینگی: احتمال متحمل شدن زیان ناشی از نداشتن وجه نقد کافی یا عدم توانایی در فروش سریع دارایی ها برای پرداخت قبوض است.
4. مدیریت ریسک عملیاتی: امکان متحمل شدن زیان در نتیجه شرایط داخلی یا خارجی و انواع ریسک عملیاتی مانند تقلب، نقص سیستم، اشتباهات انسانی یا بلایا است.
5. ریسک شهرت : احتمال زیان مالی در نتیجه آسیب به جایگاه یک سازمان است که می تواند بر ظرفیت آن برای جذب مشتری یا شرکا تأثیر بگذارد و منجر به فروش و درآمد کمتر شود.
سازمان ها می توانند با شناخت و مدیریت انواع ریسک ها، زیان های احتمالی را کاهش داده و ثبات و عملکرد طولانی مدت عملیات مالی خود را حفظ کنند. مدیریت مالی و ریسک یکی از جنبه های مهم است، زیرا مؤسسات مالی، مسئول حفاظت از اطلاعات حساس مشتریان و پیروی از الزامات نظارتی هستند. داده های بانکی بلادرنگ می توانند نقش مهمی در مدیریت ریسک محتوا ایفا کنند، زیرا به بانک ها اجازه می دهد تا داده های تراکنش ها را در زمان واقعی نظارت و تجزیه و تحلیل کنند، فعالیتهای متقلبانه را شناسایی کنند و از دسترسی غیرمجاز به اطلاعات حساس جلوگیری کنند.
سخن پایانی
تاثیر رفتار سازمانی بر عملکرد حسابداران بسیار حائز اهمیت است. این رفتار به نوعی به بررسی نحوه عملکرد و برخورد حسابداران در سازمان می پردازد. در ابعاد فردی، گروهی و سازمانی تقسیم بندی می شود. قبل از اینکه بتوانیم استراتژی های مدیریت ریسک مالی را پیشنهاد کنیم، ابتدا باید ماهیت ریسک های مالی که افراد، شرکت ها و موسسات مالی با آن مواجه هستند را درک کنیم. جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت دایاوو مراجعه کنید.